بازگشت

امام صادق ع و مساله خلافت


در اين مقاله سعي داريم تا به سوالي پيرامون امام صادق عليه السلام پرداخته و رويكرد حضرت نسبت به حكومت را بررسي كنيم. قبل از طرح سوال، به شرايط دوران حضرت و اندكي قبل از آن اشاره مي كنيم .




در دوران حضرت صادق عليه السلام مخالفين بني اميه چه در ميان اعراب و چه در ميان ايرانيها بسيار زياد شده بودند و اين به دو علت بود:




اول :




علت ديني : همان فسق و فجورهاي زيادي بود كه خلفا علنا مرتكب ميشدند، مردم متدين شناخته بودند كه اينها فاسق و فاجر و نالايقاند به علاوه جناياتي كه نسبت به بزرگان اسلام مرتكب شدند (اين گونه قضايا تدريجا اثر ميگذارد) مخصوصا از زمان شهادت امام حسين عليه السلام اين حس تنفر نسبت به بني اميه در ميان مردم نضج گرفت و بعد كه قيامهايي بپا شد -مثل قيام زيد بن علي بن الحسين و قيام يحيي بن زيد بن علي بن الحسين- وجهه مذهبي اينها به كلي از ميان رفت، كار فسق و فجور آنها هم كه شنيدهايد چگونه بود،


شرابخواري و عياشي كردن وجهه امويان را خيلي ساقط كرد، بنابراين از وجهه ديني، مردم نسبت به آن ها تنفر پيدا كرده بودند.




دوم :




علت دنيايي : از وجهه دنيايي هم حكامشان ظلم ميكردند، مخصوصا بعضي از آنها مثل حجاج بن يوسف در عراق و چند نفر ديگر در خراسان ظلمهاي بسيار زيادي مرتكب شدند، ايرانيها بالخصوص و در ايرانيها بالخصوص خراسانيها ( آن هم خراسان به مفهوم وسيع قديمش) يك جنب و جوشي عليه خلفاي بني اميه پيدا كردند، يك تفكيكي ميان مساله اسلام و مساله دستگاه خلافت به وجود آمد، مخصوصا برخي از قيامهاي علويين فوق العاده در خراسان اثر گذاشت با اينكه خود قيام كنندگان از ميان رفتند ولي از نظر تبليغاتي فوق العاده اثر گذاشت.




بعضي از قيام هاي اين دوره عبارتند از :




قيام زيد : زيد پسر امام زين العابدين عليه السلام در حدود كوفه قيام كرد، مردم كوفه با او عهد و پيمان بستند و بيعت كردند و بعد وفادار نماندند جز عده قليلي و اين مرد به وضع فجيعي در نزديكي كوفه كشته شد و به شكل بسيار جنايتكارانهاي با او رفتار كردند با آنكه دوستانش شبانه نهر آبي را قطع كردند و در بستر آن قبري كندند و بدن او را دفن كردند و دو مرتبه نهر را در مسيرش جاري كردند كه كسي نفهمد قبر او كجاست ولي در عين حال همان حفار گزارش داد و بعد از چند روز آمدند بدنش را از آنجا بيرون آوردند و به دار آويختند و مدتها بر دار بود كه روي دار خشكيد.




قيام يحيي : زيد پسري دارد جوان به نام يحيي، او هم قيامي كرد و شكستخورد و رفتبه خراسان، رفتن يحيي به خراسان اثر زيادي در آنجا گذاشت با اينكه خودش در جنگ با بني اميه كشته شد ولي محبوبيت عجيبي پيدا كرد، ظاهرا براي اولين بار براي مردم خراسان قضيه روشن شد كه فرزندان پيغمبر در مقابل دستگاه خلافت اينچنين قيام كردهاند، آن زمانها اخبار حوادث و وقايع به سرعت امروز كه نميرسيد در واقع يحيي بود كه توانست قضيه امام حسين عليه السلام و پدرش زيد و ساير قضايا را تبليغ كند، به طوري كه وقتي كه خراساني ها عليه بني اميه قيام كردند -نوشتهاند- مردم خراسان هفتاد روز عزاي يحيي بن زيد را به پا نمودند (معلوم ميشود انقلاب هايي كه اول به نتيجه نميرسد ولي بعد اثر خودش را ميبخشد، چگونه است) به هر حال در خراسان زمينه يك انقلاب فراهم شده بود البته نه يك انقلاب صد در صد رهبري شده بلكه اجمالا همين مقدار كه يك نارضايتي بسيار شديدي وجود داشت.




خلاصه : با توجه به وجهه خراب بني اميه و آشكار شدن نيات و عمل هاي شوم آنان به واسطه قيام هاي متعدد، زمينه فراهم شد تا حكومتي نو برپا شود.



پاورقي

منبع : مجموعه آثار جلد 18 صفحه 51 استاد شهيد مرتضي مطهري ( با تصرف زياد)