بازگشت

امام صادق ع و جهاد فرهنگي





شناخت پيشويان الهاي و پيروي از آنان، بدون آشنيي با كارنامي رهبران ديني امكانپذير نيست، از ين رو همي ما دوست داريم از انديشهها، مواضع و اخلاق و سيري آنان آگاه شويم.


راستي امام صادق(ع) به چه آرمانهايي ميانديشيدند؟ چه اهدافي را جستجو ميكردند؟ چه اقداماتي انجام دادند؟ چگونه برنامهريزي ميكردند؟ به چه اموري اولويت ميدادند؟ مخالفان يشان چه كساني بودند؟ چرا با يشان مخالفت ميكردند؟


امام در رابطه با خدا چه حالتي داشتند؟ چه ميگفتند و چه ميكردند؟


در برابر دوستان و هواداران خويش چه اقداماتي داشتند؟ با اقشار گوناگون اجتماعي چگونه رفتار ميكردند؟


نسبت به كفر جهاني و «نظام شرك» چه مواضعي اتخاذ ميكردند؟ در برابر دولتهاي نفاق و ستمگران عصر خويش چگونه مقاومت ميكردند؟ بري دنيي امّت اسلامي چه كردند؟ بري آخرت آنان چه گامهايي برداشتند؟ ين سؤالات، ميتواند «كليد معرفت» نسبت به ساحت قدسي آن بزرگوار باشد. شناخت بهتر پيشويان و هر چهري تاثيرگذار تاريخي بستگي به طرح درست پرسشها و جستجوي دقيق شواهد و نشانههاي باقي مانده از سخن و سيره وي دارد.


امامان معصوم: از آنجا كه حلقههاي يك زنجيري هديتي و چراغهاي فروزان يك نظام مديريتي هستند، شناخت هر كدام از يشان به شناخت بهتر ديگري كمك فراوان ميكند.


اما با توجه به تفاوت شريط اجتماعي، تحولات سياسي، اقتصادي، فرهنگي، عملكرد و روش پيشويان معصوم: متفاوت بوده است. همي رهبران الهاي «مرزبان فرهنگ» توحيداند ولي نقطههاي هجوم و شيوههاي هجوم و ابزارهاي تهاجم متفاوت است.


تمام امامان عترت: «مفسّران قرآن» و وحي الهياند، ولي نياز جامعه هر روز تفسير يهي خاص و زدودن انديشههاي انحرافي منتشر شده در روزگار آنان است.


تمام امامان «نگهبان حدود الهاي» و «حقوق امت» اسلاماند ولي زاويههاي حمله سلاحها و شعارها هر روز تغيير ميكند. در عصر صادق آل محمد(ع) سه مشكل بزرگ جامعه را تهديد ميكرد و بين امت مسلمان و انديشههاي توحيدي و راه و رسم مسلماني فاصله ميانداخت.


1. انحراف عقيدتي


2. انحراف سياسي


3. انحراف اخلاقي


توسعي سياسي و آزاديهاي باصطلاح فرهنگي تا حدّ هرج و مرج اخلاقي، خردگريي بدون تكيه بر وحي الهاي، جعل حديث و فهم نادرست و ناقص سخنان نبوي9 پيديش روش قياس و استحسان در اجتهاد و دين شناسي، ظهور غاليان و صوفيان و خوارج و سير فرق و گسترش تفكّر آنان در اقطار گوناگون بلاد اسلامي، ظهور مدعيان فقاهت و اجتهاد و حميت قدرتمندان از آنان در برابر انديشههاي اصيل قرآني، دامن زدن سياست بازان به مباحث سرگرميآفرين عقيدتي، توفاني از گرد و غبار فرهنگي پديد آورده بود كه شناخت حق از باطل و دين از بيديني را دشوار مينمود.


روشنگريهاي امام صادق(ع) در برابر فرق و مذاهب انحرافي، بر اساس عقل و قرآن و سنت نبوي(ع) و مناظرات علمي آن بزرگوار و ياران پرورش يافته آن حضرت، باران رحمتي بود كه گرد و غبار جهل و غرور و فريب و نيرنگ را از آسمان زندگي امت اسلامي شست و امكان ديدن خورشيد حقيقت را فراهم ساخت.


گهاي طرح مسائل علمي و فلسفي و اجتماعي، تلاشي بري شناخت حقيقت و گشودن گرهاي از مشكلات دنيا و آخرت مردم نيست. نميشگاه قدرت ذهن و زبان فيلسوفان و دانشمندان و ميي سرگرمي جوانان محسوب ميشود، در ين گونه شريط ورود مردم به ين تالارهاي پر زرق و برق علمي و فلسفي و ميادين ورزشي نياز دنيا و آخرت آنان را تأمين نميكند؛ بلكه بر جدال و مراء مطبوعاتي و رسانهي ميافزيد.


امام صادق(ع) با دعوت به سكوت و عدم طرح ين مباحث بري گروههايي كه توان تشخيص لازم ندارند، بازار فضلفروشي را بيرونق ميكرد و از اختلاف و پراكندگي پيروان خويش جلوگيري ميفرمود.


روزي امام صادق(ع) به زراره فرمود:


اعطيك جمله في القضا و القدر؟ قال زراره نعم جعلت فداك. قال له: اذا كان يوم القيامه و جمع الله الخليق سئلهم عمّا عهد اليهم و لم يسئلهم عمّا قضي عليهم.[1]؛ يك جمله درباره قضا و قدر (بحث جنجالي آن روز) بريت بگويم. زراره گفت: آري قربانت گردم. حضرت فرمود: روز قيامت كه خدا همه خلق را گرد ميآورد، از آنچه بدان عهد و پيمان ميپرسد از قضا و قدر خويش درباري آن نميپرسد.


به نظر ين جانب تقسيمبنديهاي جامعه در ميادين ورزشي به طرفداران ين تيم و آن تيم و رقابت كشورها و تيمها نمونهي از ين اقدامات سرگرمساز و اختلاف آفرين است كه نسل جوان را از وظيف الهاي و اجتماعي خويش باز ميدارد، و روز قيامت از تعداد گلها و بازيها و ليگها از ما نخواهند پرسيد؛ ولي در برابر مظلوميت امت اسلامي در عراق و افغانستان و فقر و رنج مسلمانان و انسانهاي بيگناه در جهان بايد پاسخگو باشيم.


امام صادق(ع) شريط را بري به دست گرفتن قدرت سياسي آماده نميديد زيرا رهبري الهاي و معنوي بدون «جهاد فرهنگي» امكانپذير نيست، ستمگران، ممكن است از انقلاب نظامي و كودتا آغاز كنند و اندك اندك مردم را با زور و پول با اهداف دنيوي خويش هماهنگ سازند؛ ولي رهبري الهاي و نظام امامت و توحيد، بر اساس آگهاي و آزادي انسانها بنياد شده است و بدون دعوت فرهنگي و انقلاب فرهنگي نظام امامت و رهبري ديني و دولت اسلامي شكل نميگيرد.


در فرهنگ طاغوتي، هر چه مردم با فضائل انساني فاصله بگيرند و در دو بخش آگهاي و آزادي و روشنبيني و قدرت اراده مسخ شوند، بهتر در اختيار ستمگران قرار ميگيرند و گوش به فرمانتراند.


جهل و بيسوادي، فساد و ابتذال اخلاقي، شرط موفقيت طاغوتها و لازمه اقتدار اجتماعي آنهاست. ولي در نظامهاي الهاي، هر چه آگاهيها افزونتر افق نگاهها بازتر و ارادهها استوارتر و تقوا بيشتر باشد، اركان اقتدار نظام اسلامي پيدارتر است. رهبران نظامهاي الهاي به توحيد، آزادي، آگهاي، جهاد و اتحاد و عدالت جهاني ميانديشند، و رهبران نظامهاي طاغوتي، اخلاق بردگي، بيخبري، تبعيض، تفرقه و رفاه و تنبلي را ترويج ميكنند. امام صادق(ع) همكاري با ين گونه سيستمها را بشدّت تحريم ميكند و درآمد حاصل از همكاري با آنان را «سُحت» و حرام خواري ميداند.


قال ابوعبدالله(ع):


السحت انواع كثيرهُ منها ما اُصيب من اعمال الولاه الظلمي و منها اجور القضاه و اجور الفواجر، و ثمس الخمر و النبيذ المسكر و الرّبا بعد البينه امّا الرشا يا عمّار في الاحكام فان ذالك الكفر بالله العظيم و برسوله؛[2] حرامخواري (سُحت) انواع زيادي دارد. درآمد حاصل از همكاري با حاكمان ظالم، كارمزد قاضيان (ين نظامها) كارمزد بدكارگان، قيمت شراب و نوشابههاي سكرآور و ربا پس از اعلام حكم الهاي هم سحت و حرام است. امّا رشوه ـ ي عمار ـ بري تغيير احكام براستي ين كفر به خدي بزرگوار و رسول اوست.


امام صادق(ع) در اهميت عدم همكاري با نظامهاي طاغوتي به يونس بن يعقوب از اصحاب خويش فرمود: لا تعنهم علي بناء مسجدٍ؛[3] در ساخت مسجدي هم به آنان كمك نكن.


يا در مورد ديگر آن بزرگوار ميفرميد: من سوّد اسمه في ديوان ولد سابع حشره الله خنزيراً؛[4] هر كس در ديوان (بني عباس) نامنويسي كند خدا او را خوك محشور خواهد كرد.


ابعاد جهاد فرهگي


جهاد فرهنگي كاري دشوار و حساستر از جهاد نظامي است و تداوم بيشتر و هماهنگي افزونتر و دانش و هنر بيشتر لازم دارد.


اصلاح انديشههاي جامعه، اصلاح احساسات عمومي، اصلاح اخلاق و روحيات مردم، اصلاح فرهنك و رسوم مردمي، اصلاح برداشتهاي نادرست از قرآن، اصلاح برداشتها از احاديث نبوي9، تكميل و اصلاح اطلاعات جامعه از اوضاع اجتماعي، اصلاح رسانههاي و عناصر تأثيرگذار بر فرهنگ عمومي، اصلاح مواد و متون و مدرسان و استادان نظام آموزشي، اصلاح روشهاي تحقيق و تأليف و تبليغ و تدريس و اطلاع رساني، همه تحولاتي است كه در جهاد فرهنگي بايد مورد توجه قرار گيرد.


امام صادق(ع) در برابر جامعهي قرار داشت كه بازسازي آن در زمينههاي دهگانه فوق ضرورت داشت، تودههاي مردم از يك سو بايد بر اساس انديشههاي الهاي تربيت ميشدند، سردمداران قدرت سياسي بيشترين محدوديتها را بري امام و ياران وي فراهم ميآوردند، سران مذاهب انحرافي و قدرتهاي فرهنگي امام صادق(ع) را رقيب شكستناپذير خويش در عرصه علم و دانش ميديدند، و دنيازدگان و سران اقتصادي جامعه، بيتوجه به حلال و حرام الهاي به رفاه و آسيش خويش ميانديشيدند. در ين شريط امام صادق(ع) با تكيه بر قرآن و رهنمودهاي نبوي9 جهادي بزرگ را آغاز ميكند كه همه را يك جا مورد هجوم قرار داده است.


عبد المومن انصاري از امام صادق نقل كرده كه آن بزرگوار فرمود:


قال رسول الله9:


«انّي لعنت سبعه لعنهم الله و كل نبي مجاب قبلي. فقيل: و من هم يا رسول الله؟ فقال:


1. الزائد في كتاب الله؛


2. و المكذب بقدر الله؛


3. و المخالف لسنَتي ؛


4. والمستحل من عترتي ما حرّم الله؛


5. والمتسلط بالجبريهِ ليعز من اذل الله و يذّل من اعزّ الله؛


6. والمستأثر علي المسلمين بفيئهم مستحلاً له؛


7. والمحرّم ما احّل الله ـ عزّوجل ـ [5]


پيامبر خدا9 فرمود:


هفت گروهاند كه من و هر پيامبر مستجاب الدعوهي قبل از من لعنت كرده است، گفتند: آنان كيانند، حضرت فرمود:


1. كسي كه بر كتاب خدا چيزي بيفزيد. 2. كسي كه برنامهريزي خدا را تكذيب كند. 3. كسي كه با سنت من مخالفت كند. 4. كسي كه تجاوز به حقوق و حرمت عترتم را حلال بشمارد. 5. كسي كه به زور، قدرت را به دست گيرد تا عزيزان الهاي را ذليل و خوارشدگان خدا را عزيز كند. 6. كسي كه اموال عمومي مسلمين را به دارد و دسته خويش اختصاص دهد.7. كسي كه حقوق و ازاديهاي خديي را از مردم سلب كند.


اخلال در منابع فكر و انديشه اسلامي، تكذيب برنامهريزي الهاي در جهان آفرينش، مخالفت با سيره و سنت نبوي در زندگي اجتماعي، تضعيف جايگاه پاسداران قرآن و سنت پيامبر و اهل بيت آن بزرگوار، سلطه استبدادي و عزل و نصبهاي ناهماهنگ با دستورات الهاي، انحصارطلبي در اموال عمومي، تحريم حلالهاي الهاي، عصاري و زير بني تمام انحرافات عقيدتي و اخلاقي و سياسي و اجتماعي است.


جهاد فرهنگي امام صادق(ع) برافراشتن ريت توحيد و عدالت و امامت به طور همزمان بود. كه با كمال تأسف هنوز ابعاد آن ناشناخته است. تا دانشنامه بزرگ امام صادق(ع) و تك تك پيشويان اسلام تدوين نشود و كارنامه عبادي، كارنامه فرهنگي، كارنامه سياسي و كارنامه اقتصادي و كارنامه خدمات اجتماعي و فعاليتهاي نظامي و حتي كارنامي آموزش بهداشت و درمان در زندگي ين پيشوي بزرگ مذهب جعفري تدوين نگردد، غبار مظلوميت بر چهري قدسي آن بزرگوار خواهد بود و حتي در ميان پيروان خويش ناشناخته خواهد ماند. جهل زديي، غفلت زديي، تحريفزديي، دروغزديي و جمودزديي از سيره و سخنان ان بزرگوار، رسالتي است كه بر دوش حوزهها و دانشگاههاي بلاد اسلامي سنگيني ميكند، و مسؤلان فرهنگ جامعه اسلامي با ياري هنرمندان متعهد و دانشوران ين دو نهاد مهم ميتوانند در معرفي صادق آل محمد بكوشند. و به جي ين همه تبليغات ورزشي فرهنگ كار و توليد و دانش و يمان را ترويج كنند. والسلام.

پاورقي

[1] . الارشاد، ج2، ص197، با ترجمه رسولي محلاتي.

[2] . الخصال، ج1، ص160.

[3] . المحجه البيضا، ج3، ص270.

[4] . همان.

[5] . بحارالانوار، ج72، ص339.