بازگشت

زنده شدن برادر مرده و گواهي به امامت امام صادق


جد محمد بن راشد مي گويد: خواستم كه نزد امام جعفر صادق عليه السلام بروم و درباره ي مسأله اي از ايشان سؤال كنم. گفتند: «سيد حميري شاعر مرده و حضرت براي تشيع جنازه ي او رفته است.»

پس به قبرستان رفته و خدمت ايشان رسيدم و سؤال خود را كردم و آن حضرت پاسخ مرا گفتند. وقتي كه مي خواستم بروم، امام عليه السلام لباس مرا گرفت و نگهداشت و فرمود: «شما جوانها علم را ترك كرديد.»

گفتم: «آيا تو امام زمان هستي؟» فرمود: «بلي.»

گفتم: «دليل و نشانه ي آن چيست؟» فرمود: «از هر چه مي خواهي بخواه ان شاءالله برآورده مي كنم.»

گفتم: «من برادري داشتم كه مرد و او را در اين قبرستان دفن كردم، به اذن خدا وي را براي من زنده كن.»حضرت فرمود: «تو اهل اين كار نيستي ولي برادرت مؤمن بود و اسمش نزد ما احمد است.»

پس نزديك قبر او شد و دعا كرد. ناگهان قبر شكافته شد و برادرم از آن بيرون آمد و رو به من كرد و گفت: «اي برادر! از او (امام صادق عليه السلام) پيروي كن و جدا نشو.» سپس به قبرش بازگشت. [1] .


پاورقي

[1] بحارالانوار ج 47.