بازگشت

نشان دادن باطن برزخي افراد


ابو بصير مي گويد: در راهي با امام صادق عليه السلام مي رفتم. من به خدمت ايشان عرض كرد: «ما چه فضيلتي بر مخالفان خود داريم، در حالي كه من افرادي از آنان را مي بينم كه همتشان بالاست و زندگي خود را بهتر نموده و حالشان را نيكو كرده و به بهشت طمع مي ورزند.»

امام صادق عليه السلام ساكت شد تا اينكه به ابطح مكه رسيديم و مردمي را ديديم كه بسوي خدا مي ناليدند. حضرت فرمود: «اي ابو محمد! آنچه را كه من مي شنوم تو نيز مي شنوي؟»

گفتم: «من صداي ناله ي مردم را مي شنوم.»

حضرت فرمود: «سر و صدا چه زياد است ولي حاجي چقدر كم مي باشد! سوگند به كسي كه محمد صلي الله عليه و اله را به پيامبري برگزيده، خداوند فقط از تو و ياران تو قبول مي كند.»

آنگاه دست مباركش را به صورتم كشيد، نگاه كردم و ناگهان ديدم اكثر مردم به صورت خوك و الاغ و ميمون هستند. [1] .

در نقل ديگري ابوبصير مي گويد: با امام صادق عليه السلام حج بجاي مي آوردم. وقتي كه در طواف بودم، عرض كردم: «اي فرزند رسول خدا! آيا خداوند اين مردم را مي بخشد؟»


حضرت فرمود: «بيشتر كساني كه مي بيني ميمون و خوك هستند.»

گفتم: «آنان را به من نشان بده.»

پس امام صادق عليه السلام دعايي كرد و دستش را بر چشم من كشيد و ناگهان همانطور كه آن حضرت فرموده بود آنها را به شكل ميمون و خوك ديدم.

سپس گفتم: «اي مولاي من! چشمم را به حالت اول باز گردان.»

پس حضرت دعا كرد و من آنها را مانند اول ديدم.

سپس فرمود: «به شما در بهشت، نعمت داده مي شود. و در ميان طبقه هاي آتش جستجو مي شويد، ولي پيدا نمي گرديد. به خدا سوگند! دو نفر از شما در آتش جمع نمي شوند! نه، به خدا سوگند يك نفر هم جمع نمي شود. [2] .



پاورقي

[1] بحارالانوار ج 27.

[2] بحارالانوار ج 47.