بازگشت

او را به دار مي آويزد


حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: مصافحه كنيد و با هم دست بدهيد كه كينه را از بين مي برد.

از جمله اين كه ابوبصير گفت:

حضرت صادق عليه السلام فرمود: آن چه درباره ي معلي بن خنيس به تو مي گويم به كسي نگو. گفتم: چشم. فرمود: معلي به درجه اي نرسد جز به آن شكنجه اي كه از داوود بن علي به او مي رسد. گفتم: چه مصيبتي از داوود بن علي به او مي رسد. فرمود: او را مي طلبد و گردنش را مي زند و به دارش مي آويزد. گفتم: چه موقع؟ فرمود: سال آينده، چون سال بعد شد، داوود بن علي حاكم مدينه شد و به فكر معلي افتاده و احضارش كرد و از او خواست كه اصحاب حضرت صادق عليه السلام را معرفي كند و نام آنها را بنويسد. گفت: من احدي از اصحاب حضرت صادق عليه السلام را نمي شناسم. من مردي هستم كه براي بعضي كارهاي آن حضرت نزد ايشان رفت و آمد مي كنم. گفت: از من مخفي مي كني؟ اگر از من كتمان كني و حرف نزني تو را مي كشم. معلي گفت: مرا به مرگ تهديد مي كني؟ به خدا! اگر آنها زير قدم من باشند، قدم بر نمي دارم كه تو به آنها دست يابي. داوود، معلي را كشت و به دار آويخت. چنان كه حضرت صادق عليه السلام فرموده بود.