آشيانه
مظلوم و تنها در بين خانه
با حال زارش در آشيانه
جان مي دهد بنيانگذارِ مكتبِ عشق
شد شيعه گريانِ چنين تاب و تبِ عشق
مولاي مسموم ـ يا حجت الله
آجرك الله ـ بقيت الله
فرزندِ زهرا سر بر زمين است
همچون صنوبر از زهرِ كين است
لب تشنه امّا خون به لب واي از دلِ او
وا كن گره امشب خدا از مشكلِ او
مولاي مسموم ـ يا حجت الله
آجرك الله ـ بقيت الله
شهرِ مدينه كرب و بلا شد
زهرا دوباره صاحب عزا شد
بيتِ عزيزِ فاطمه گرديده خاموش
از بهرِ صادق كاظمش گشته سيه پوش
مولاي مسموم ـ يا حجت الله
آجرك الله ـ بقيت الله