نسل حيدر
مني كه بودم امام عالم، از نسل حيدر، فرزند خاتم
اكنون به دست دشمن اسيرم، از زندگاني والله سيرم
از فرط غصه در خود شكستم، همچون علي در خانه نشستم
غريب و مظلوم، بي ياورم من، يارب مدد
محزون و مضطر، غم پرورم من، يارب مدد
يارب نظر كن بر حال زارم، من در مدينه ياري ندارم
من بيحبيبم، شد غم نصيبم، گرديده غربت تنها طبيبم
زهرا حزين است از سوزآهم، در خيل دشمن من بي پناهم
غريب و مظلوم، بي ياورم من، يارب مدد
محزون و مضطر، غم پرورم من، يارب مدد
درياي غم ها، شهر مدينه، با من جفا كرد از روي كينه
شد بيت الحزان اين سينه ي من، از غصه هاي ديرينه ي من
آن شب كه آتش از درب خانه، چون تازيانه، مي زد زبانه
آمد به يادم غم هاي مادر از درد پهلو، در بين بستر
از ضربه هاي سنگين سينه، آمد به يادم آن روي نيلي
غريب و مظلوم، بي ياورم من، يارب مدد
محزون و مضطر، غم پرورم من، يارب مدد